آن سوی فاصله ها..
آقایم!
دلم هر لحظه برای ورود تو لحظه شماری می کند و حنجره ام تو را فریاد میزند،تو که تجلی عشقی.
قنوتم را طولانی می کنم تا تو نیمه شبی برای آن دعا کنی.کوچه های غریب بی کسی را آب و جارو می کنم تا تو صبحی زود از آن عبور کنی.
هر
روز چراغ دلم را با«جامعه کبیره»روشن می کنم و
سفره افطارم را با«آل یاسین»و«عهد»تزیین می کنم،برای
ظهور تو هر روز پای درد«کمیل»مینشینم.نمی دانم
آخرین ایستگاه«توسل»چه هیجانی دارد که مرا با خود تا آن سوی فاصله ها می برد و صبح آدینه چه صفایی دارد،که صبح آسمانش پر از«ندبه»است.
مولایم!
بی تو دفتر دلمان پر است از مشق های انتظار و من با دلم می خواهم آن روز که می آیی زیباترین مدال آیثار را تقدیم تو کنم.
بر شوره زار معصیتم گریه می کنید***جانم فدای دیده بارانی شما
پرونده ام برای شما درد سر شده***وضع بدم دلیل پریشانی شما
ای وای من قلب شما را شکسته ام***آقا چه شد تبسم رحمانی شما؟
ای یوسف مدینه مرا هم حلال کن***عفو و گذشت سنت رحمانی شما
آیا حقیقت است که اصلا شبیه نیست***رفتار ما به رسم مسلمانی شما؟
عشاق شهر یکسره تعریف می کنند***از لحن و صوت مکی قرآنی شما
نشدیده یاد روضه گودال کرده ام***دل می برد تلاوت روحانی شما
این اشک و روضه حال مرا خوب کرده است***ردخور نداشت نسخه درمانی شما
یا فارس الحجاز برایم دعا کنید***در مانده این عاشق ایرانی شما
**********************
طالب خون خدا/متی ترانا ونراک
یابن المصباح الهدا/متی ترانا و نراک
صبح جمعه ناله ام /این معز اولیاءست
می زنم تورا صدا/متی ترانا و نراک
کی شود با تو سر قبر حسین خون گریم در عزایش/متی ترانا و نراک
کی شود با تو روانه شوم سوی کربلا/متی ترانا و نراک
- ۹۴/۰۴/۰۵