خورشید مهربانی

یا صاحب الامر والعصر والزمان عجل علی ظهورک و اشفعی لنا فی سکرات الموت و فی بیت القبر و فی یوم القیامه و فی الجنه

خورشید مهربانی

یا صاحب الامر والعصر والزمان عجل علی ظهورک و اشفعی لنا فی سکرات الموت و فی بیت القبر و فی یوم القیامه و فی الجنه

آخرین نظرات

حضرت مهدى (علت غیبت، مانع ظهور)

شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۳۴ ق.ظ

1222.

تا کنون با آن چه گذشت، روشن شد که سنّت قطعى الهى چه در میان پیامبران وچه در میان امامان معصوم (علیهم السّلام)، چنین استوار شده که هر پیشواى عادلى براى پیشبرد اهداف اش نیازمند به یاورانى است که پشت گرمى رهبر خویش را فراهم کنند؛ به گونه اى که آن رهبر، ایشان را تکیه گاه خویش بداند، اکنون باید بگوییم، رهاورد بررسى احادیثى که علّت یا علت هاى غیبت امام دوازدهم (علیه السّلام) را بیان مى کند، به ما نشان مى دهد که یکى از بارزترین علّت هاى عدم ظهور، خوف آن حضرت بر جان خویش است. این، نشانه ى آن است که امام زمان (علیه السّلام) نیز در زمانى قیام مى کند که این مانع از میان برداشته شده باشد؛ چرا که اگر حضرت مهدى (علیه السّلام) پیش از برطرف شدنِ این مانع، ظهور کند، یقیناً، مورد آزار واذیّت دشمنان قرار مى گیرد وهمان عاقبتى که دیگر امامان داشتند در انتظار امام دوازدهم (علیه السّلام) هم خواهد بود.

در حدیثى، زراره، یکى از یاران امام صادق (علیه السّلام) مى گوید: امام ششم (علیه السّلام) فرمود: (امام قائم (علیه السّلام) پیش از ظهور خویش، مدّتى از چشم ها غایب خواهد شد).. عرض کردم: (علّت آن چیست؟). فرمود: (یخاف القتل)؛ بر جان خویش بیمناک است).(۱۴)

در روایت دیگرى، زمان پایان خوف وپنهان شدن آن حضرت از دید صاحبان قدرت، به وقتى موکول شده که اذن بر نصرت ویارى اش از جانب خداوند متعال مورد تأیید قرار گرفته باشد.(۱۵)

در کنار هم قرار دادن این احادیث، به ما مى نمایاند که نبودن اصحاب لایق وکارامدى که مسئولیّت حفاظت از جان امام دوازدهم (علیه السّلام) ویارى ونصرت وى در اوج تشکیل حکومت جهانى را بر عهده بگیرند، مانع اساسى در غیبت آن حضرت است.

مرحوم شیخ طوسى، بعد از آوردن روایات، این چنین، مى افزاید:

ولمِثل ذالک اختفى رسول اللّه (صلّى اللّهُ علیه وآله وسلّم) فى الشعب تاره واُخرى فى الغار وقعد أمیر المؤمنین (علیه السّلام) عن المطالبه بحقّه(۱۶)؛ به خاطر خوف از قتل بود که رسول خدا (صلّى اللّهُ علیه وآله وسلّم) زمانى به شعب پناه برد وهنگامى هم در غار مخفى شد، وبه همین دلیل بود که امیر المؤمنین (علیه السّلام) از مطالبه وستاندن حق خویش صرف نظر کرد.

به راستى، آیا رفع این مانع، یعنى زایل شدن خوف امام دوازدهم (علیه السّلام) بر جان خویش، قبل از فراهم آمدن یاران با وفا وکارامدى که میثاق بر پاسدارى از آن حضرت بسته باشند، با ایثار وجانبازى خویش، دشمنان را از اطراف امام زمان (علیه السّلام) پراکنده کنند وبا شجاعت وسلحشورى از آن حضرت دفاع کنند، ممکن خواهد بود؟ در حدیثى، امام سجاد (علیه السّلام)، این نکته را مورد تاءیید قرار داده، فرموده:

… ثم یخرج الى مکّه والناس یجتمعون بها… فیقوم هو بنفسِهِ، فیقول: (ایّها الناس! انا فلان بن فلان؛ انا ابن نبى الله؛ ادعوکم الى ما دعاکم اِلیه نبى الله).، فیقومون اِلیه لیقتلوه، فیقوم ثلاثمئه وینیف على الثلاثمئه فیمنعونه منه…(۱۷)؛ پس از آن که امام زمان (علیه السّلام) به سوى مکه روانه گشته ومردم در آن جا گِرداگرد آن حضرت جمع شوند… حضرت ایستاده ومى فرماید: (اى مردم! من، فلانى فرزند فلانى هستم. من، پسر نبى خدا هستم. شما را به سوى آن چه پیامبر خدا بدان خواند، فرا مى خوانم).. در این هنگام، عدّه اى بر مى خیزند تا آن حضرت را به قتل برسانند، امّا سیصد واندى از یاران حضرت مهدى (علیه السّلام) مانع این کار شده (واز آن حضرت حفاظت مى کنند).

این نکته، در احادیثى که از طرق اهل سنّت به ما رسیده، نیز مورد اشاره قرار گرفته است. در حدیثى، محمّد بن حنفیه مى گوید: نزد حضرت على (علیه السّلام) بودیم که مردى درباره ى حضرت مهدى (علیه السّلام) از آن حضرت پرسید. امیر المؤمنین (علیه السّلام) در پاسخ فرمود:

… ذاک یخرج فى آخر الزمان. اِذا قال الرجل: (اللّه! اللّه!)، قُتل، فیَجمعُ الله تعالى له قوماً…(۱۸)؛ او، در آخر الزمان خروج مى کند، هنگامى که آن مرد بگوید: (خدا! خدا!)، به قتل مى رسد، امّا خداوند متعال براى (دفاع از) او گروهى را جمع مى کند).

در این رابطه مرحوم شیخ طوسى، در ابتداى فصل پنجم از کتاب الغیبه که درباره ى علّت غیبت امام زمان (علیه السّلام) نوشته شده است، چنین مى فرماید:

هیچ علّتى مانع از ظهور آن حضرت نیست، مگر خوف وبیم ناکى وى بر جان خویش؛ چرا که اگر هر عاملى غیر از این در میان بود، هرگز جایز نبود که امام زمان (علیه السّلام) از دیده ها مخفى بماند، بلکه بر او بود که مشقّت ها واذیّت ها را تحمّل کند؛ زیرا، جایگاه ومقام امامان وانبیاء (علیهم السّلام) نزد خداوند با به جان خریدن سختى ها رفیع وبلند مى گردد.(۱۹)

این نکته، از منظر دانشمندان دیگرى مانند سید بهاءالدین نجفى، نویسنده ى کتاب (منتخب الا نوار المضیئه) مخفى نمانده است. او نیز در این باره مى گوید:

از آن جا که ظهور حضرت مهدى (علیه السّلام) سبب برپایى حدود واجراى بسیارى از احکام مى شود، وغیبت ونهان بودن وى باعث تعطیل شدن وکنارماندن بسیارى از حدود شریعت پیامبر اسلام (صلّى اللّهُ علیه وآله وسلّم) شده است، پى مى بریم که سبب اصلى در غیبت آن حضرت از ناحیه ى خداوند متعال وامام زمان (علیه السّلام) نیست؛ چرا که در این صورت، لازم میآمد که خدا وامام (علیه السّلام)، واجبى را که همان اقامه ى حدود واجراى دستورات اصیل اسلامى است، ترک کرده باشند وچنین چیزى برایشان محال است. بنابراین، باید بگوییم، سبب اساسى در مخفى بودن امام عصر (علیه السّلام) از دیده ها، نبودن یاور وصلاحیّت نداشتن جامعه ونسل حاضر براى پذیرش آن امام همام است.(۲۰)

در روایتى ذیل این آیه ى شریف (یا ایّها الذین آمنوُا مَن یرتد منکم عن دینِه فسوف یأتِى اللّهُ بقومٍ یحبُّهم ویحبُّونه اذلّه على المؤمنین اعِزه على الکافرین یجاهدون فى سبیل اللّه ولا یخافون لومه لائم ذالک فضلُ الله یؤتیهِ مَن یشاء واللّه واسع علیم).(۲۱)

امام صادق (علیه السّلام) چنین مى فرماید:

صاحب این امر(حضرت مهدى (علیه السّلام)) در پرتو این آیه، در حمایت چنین یاران آگاه ودلاور محفوظ مى ماند.(۲۲)

این روایت شریف، در ضمن آن که ویژگى هاى یاران امام دوازدهم (علیه السّلام) را در پرتو آیه ى فوق مورد اشاره قرار مى دهد، یکى از وظایف مهم وغیر قابل اغماض ایشان را حمایت وحفاظت از حضرت مهدى (علیه السّلام) برمى شمرد وآن را مورد تأکید قرار مى دهد.

به راستى، امام موعود، انقلاب خویش را با یارى کدامین یاوران آغاز مى کند وبا پشتیبانى چه مردانى حکومت خویش را استمرار مى بخشد؟ آیا او که آخرین ذخیره ى خدا ویگانه منجى بشریت است، مى تواند به امید یارانى که (همچون یاران على (علیه السّلام) از مردانگى جز صورت وقیافه اى را به ارث نبرده بودند ودر صفت به کودکان بى خرد مى ماندند ودر حقیقت همانند عروسان حجله نشین بودند)(۲۳)، قیام کند؟

مهدى (علیه السّلام) که قیام خویش را در نهایت عزّت واقتدار آغاز مى کند وبا هدف گسترش آیین خدا در پرتو حکومت بلا منازع الهى ادامه مى دهد، دشمنانى کینه توزتر از خوارج، مکّارتر از معاویه لعنه اللّه وقدرت مندتر از عمروبن عبدُود پیش روى دارد در این میدان، نیازمند یاورانى است که در شجاعت وبصیرت وشیفتگى، مانند مالک وعمّار ومیثم باشند، کارگزارانى که بازوان اجرایى حکومت اش باشند وعاملان اقامه ى عدل وبسطِ شریعتِ حیات بخش الهى در جامعه. شایستگى، توانمندى، استوار گامى وسلامت رفتارى آنان، بى گمان، مهم ترین نقش را در سامان یابى جامعه ى پس از ظهور در ابعاد مختلف ایفا خواهد کرد. به جهت کارایى، نیرومندى، شکست ناپذیرى وجمع شدن بسیارى از اوصاف والاى اخلاقى واعتقادى در ایشان، هنگامى که امام زمان (علیه السّلام) ظهور مى کند، یاران اش را نه فقط با نامِ یار ویاور که با عنوان (خاصّان، ونزدیکان ارج وقرب دار) براى یارى خویش فرا مى خواند.

در حدیث مفضّل از امام صادق (علیه السّلام) این طور آمده:

… فیصرخ صرخه فیقول! (یا معاشر نقبایى واهل خاصّتى ومَن ذخرهم اللّه لنُصرتى قبلَ ظهورى على وجهِ الارض! ائتونى طائعین…؛(۲۴) اى گروه نزدیکان من واى خاصّان من واى کسانى که خداوند براى یارى من، بر روى زمین پیش از ظهورم، ذخیره شان کرده بود! با رغبت نزد من آیید..)..

نکته ى جالب توجه دیگرى که در این حدیث شریف نمایان است، ونباید مورد غفلت قرار گیرد، این است که از عبارت: (وَمن ذخرهم لنصرتى قبل ظهورى على وجه الارض) چنین استفاده مى شود که یاران امام زمان، باید پیش از ظهور ودر دوران غیبت ساخته شوند. از این رو، زمان پیش از ظهور را باید فرصت تکامل روحى، اعتقادى، سیاسى، فرهنگى شیعیان در جهت آمادگى براى یارى امام دوازدهم (علیه السّلام) دانست.

این نکته، با بررسى احادیثى که در این باره به دست ما رسیده اند، تکمیل مى شود؛ چرا که در برخى از روایات، ساعت ظهور آن مُصلح کلّ، چنین گزارش شده است که آن حضرت قبل از آن که کنار کعبه برود وبا تکیه بر آن، باصداى دل آراى خود، آغاز حکومت وقیام خویش را به گوش جهانیان برساند، در مکانى به نام (ذى طوى) در انتظار آن سیصد وسیزده یارِ خاصّ اش، توقّف مى کند وبعد از آمدن وپیوستن ایشان به امام خویش، امام مهدى (علیه السّلام) به همراه آنان به کنار کعبه رفته وظهور وبروز خویش را اعلام مى کند.(۲۵)

علاوه بر آن، حضرت اش، دست به هیچ گونه اقدام نظامى نخواهد زد، مگر آن که حدّاقلّ ده هزار نفر هوادارِ پا در رکاب براى سپاهش جمع شوند.(۲۶)

تمامى این روایات ومطالب گهر بار نهفته در لابه لاى احادیث، به ما مى نمایاند که از جمله عوامل اساسى وغیر قابل چشم پوشى در تشکیل یک حکومت جهانى که قصد بنیان کنى ریشه هاى ظلم وفساد وپى ریزى نظام آرمانى تمام اولیاى خدا، از آدم تا خاتم را دارد، برخوردارى از یاورانى کارامد، استوار گام، نستوه، جان بر کف است که در جریان مبارزه با سران کفر وطغیان وستم ودگرگون ساختن اوضاعِ نابه هنجار جامعه ى بشرى پیش از ظهور، از یگانه ذخیره ى الهى بر روى زمین حفاظت وحمایت، واو را در رسیدن به اهداف اش یارى کنند.

افزون بر این باید در نظر داشت که وظیفه ى این یاران، منحصر به روزهاى نخستینِ قیام امام زمان (علیه السّلام) که سپاهیان حضرت اش در گیر ودارِ مبارزه با سردمداران ستم پیشه ى جهان هستند، نمى شود، بلکه ایشان، بعد از برپایى واستقرار حکومت عدل الهى در سرتاسر گیتى، در ادامه ى فعّالیّت هاى شبانه روزى خویش، اداره وسرپرستى بخشى از جامعه ى پس از ظهور را بر عهده خواهند گرفت ودر حقیقت، به منزله ى بازوان اجرایى حکومت امام دوازدهم (علیه السّلام) خواهند بود.

در حدیثى امام صادق (علیه السّلام) مى فرماید:

گویا، امام قائم (علیه السّلام) را بر فراز منبر کوفه مشاهده مى کنم که سیصد وسیزده تن از یاران اش، به تعداد جنگاوران بدر، پیرامونش را گرفته اند. این یاران، پرچمداران وحاکمان بر مردم در زمین از جانب خدا هستند.(۲۷)

در حدیث دیگرى نیز امام سجّاد (علیه السّلام) چنین مى فرماید:

اِذا قام قائمنا اذهب الله عزّ وجلّ عن شیعتنا العاهه وجعل قلوبهم کزبرالحدید وجعل قوّه الرجل منهم قوّه اربعین رجلاً ویکونون حکّام الارض وسنامها؛(۲۸) هنگامى که قائم ما اهل بیت (علیهم السّلام)، قیام کند، خداوند متعال، حزن واندوه را از شیعیان ما برمى دارد ودل هاى ایشان را (در ایمان) پولادین مى کند، ونیروى یک مرد از ایشان را به ازاى چهل مرد قرار مى دهد. ایشان هستند که حاکمان بر روى زمین.

بنابراین، بر منتظرانى که امید ظهور مهدى آل محمد (علیهم السّلام) را روشنایى بخشِ دیدگان وحیات بخش قلب هایشان قرار داده اند، واجب است که خط مشى انتظار خویش را از میان دستور ورهنمون هاى امامان هدى (علیهم السّلام) پیدا کرده وسرمایه ى عمر خویش را در راهى صرف کنند که به طور قطع ویقین، به پى ریزى وبرپایى حکومتِ امید دل ها ومصلح دنیا مى انجامد.

 

 

 

پاورقی:

 

(۱۴) الغیبه، طوسى، فصل ۵، ص ۳۳۲، ح ۲۷۴٫

(۱۵) همان، ص ۳۳۲، ح ۲۷۵٫

(۱۶) الغیبه، طوسى، فصل ۵٫

(۱۷) اِثبات الهداه، ج ۷، ص ۱۶۵، ح ۷۷۱؛ بحار؛ ج ۵۲، ص ۳۰۶، ح ۷۹، باب ۲۶؛ مکیال المکارم، ج ۱، ص ۳۵۸٫

(۱۸) عقد الدرر، ص ۱۷۵، باب ۵٫

(۱۹) الغیبه، طوسى، ص ۳۲۹٫

(۲۰) منتخب الانوار المضیئه، ص ۱۳۸ – ۱۳۹٫

(۲۱) مائده: ۵۴٫ اى اهل ایمان! هر که از شما از دین خود مرتد شود، به زودى خدا، قومى را مى آورد که ایشان را دوست دارد وآنان نیز خدا را دوست دارند ونسبت به مؤمنان فروتن اند، بر کافران سرفراز ومقتدرند، در راه خدا جهاد مى کنند (وبه نصرت اسلام بر مى انگیزند) ودر راه دین، از ملامت ونکوهش احدى باک ندارند. این است فضل خدا که به هر که خواهد عطا کند وخدا را رحمتى وسیع ونامنتها است وبه احوال هر که استحقاق آن را دارد دانا است.

(۲۲) تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۹۷٫

(۲۳) نهج البلاغه، خطبه ۲۷٫

(۲۴) بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷، س ۱۱ – ۲۰؛ مکیال المکارم، ج ۱، ص ۳۶۰، ح ۶۳۲٫

(۲۵) بحار الانوار، ج ۵۲، باب ۲۶، ح ۱۰، ص ۲۸۳ وح ۷۲، ص ۳۰۳ وح ۸۰، ص ۳۰۶٫

(۲۶) فاِذا اجتمعت له هذه العدّه من اهل الاِخلاص اظهر اللّه أمره، فاِذ اکمل له العقد وهو عشره آلاف رجل خرج باِذن اللّه عزّ وجلّ، فلا یزال یقتل أعداء الله حتّى یرضى الله عزّ وجلّ. کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۸ باب ۳۶، ح ۲؛ بحار، ج ۵۲، ص ۲۸۳، ح ۱۰٫ ونیز رجوع شود به: بحار، ج ۵۲، باب ۲۶، ح ۸۱، ص ۳۰۷٫

(۲۷) بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۴۳۶٫

(۲۸) بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۷

  • مریم راستی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی